لس آنجلس. گروهی تروریست اداره ی مرکزی جدید التأسیس یک شرکت ژاپنی را تصرف می کنند و مهمانان شرکت کنندگان در مهمانی شب سال نو را به گروگان می گیرند. در این جا «جان مکلین» (ویلیس) پلیس نیویورکی، نبردی یک تنه را علیه مهاجمان آغاز می کند.
«جک والش» (رابرت دنیرو) استخدام شده تا یک حسابدار مافیا بنام «جاناتان ماردوکاس» (چارلز گرودین) را دستگیر کند. پلیس فدرال در گرفتن رد جاناتان درمانده است، اما جک براحتی او را می یابد و اکنون باید او را از نیو یورک به لس آنجلس ببرد تا ۱۰۰ هزار دلار دستمزدش را بگیرد. از طرفی پلیس فدرال و مافیا نیز به دنبال این حسابدار هستند و همین مساله کار جک را کمی مشکل می کند…
"مایک" که از یک بیمارستان روانی مرخص شده است، راه خود برای متوقف کردن مرد بلند شرور از انجام کارهای وحشتناکش را ادامه می دهد...
پس از آمدن ربات شماره 5 به شهر، مجرمین آنرا دستکاری میکنند تا بتوانند به اهدافشان برسند ...
5 مدل در یک کشتی تفریحی مخفی می شوند و در یک تعقیب و گریز سر از جنگلهای آمازون در می آورند...
«آکيم» (مورفي)، شاهزاده ي افريقايي به دختري که پدرش برايش در نظر گرفته، علاقه اي ندارد و همراه دوستش، «سمي» (هال) به امريکا مي رود. او در آن جا شيفته ي دختري به نام «ليزا»(هدلي)مي شود و به اتفاق سمي،با هويت بدلي، نزد پدر اليزا شروع به کار مي کند.
هاليوود، سال 1947. «راجر ربيت» (فلايشر)، ستاره ي فيلم هاي نقاشي متحرک نسبت به وفاداري همسرش، «جسيکا» (ترنر و اروينگ) ترديد دارد. رئيس کمپاني تهيه کننده ي فيلم هاي او، به يک کارآگاه خصوصي به نام «ادي» (هاسکينز) مأموريت مي دهد شواهدي عليه «جسيکا» جمع آوري کند تا «راجر» را به جدايي از همسرش قانع کند...
یک مرد به امید فراهم کردن صلح و آرامش برای خانواده اش با آنها برای تفریح به طبیعت می رود، اما درون جنگل دچار مشکلی می شوند که تمام برنامه هایشان را به هم می ریزد...
چند دانش آموز که در یک موزه‌ی عجیب و غریب و وحشتناک به دام افتاده اند، با کنت دراکولا و مارکی دو ساد ملاقات میکنند و...
در این قسمت از سری استندآپ های کمدی "کارلین" برای شبکه HBO، او راجع به افرادی که نیازی به آنها ندارد، گوش به زنگ نگه داشتن مردم، رانندگی و ماشین ها صحبت می کند...
