"دانتون" در سال 1793 از کشور خود با پاریس بازگشته و متوجه می شود کمیته امنیت اجتماعی پس از تحریک توسط "روبسپیر" دست به سلسله اعدامهای دسته جمعی زده است و...
در خلال جنگ جهانی اول، یک خلبان معتاد به الکل توسط دختر لوسِ یک صنعتگر استخدام می شود تا به دنبال پدرش که در آسیا گم شده است بگردد...
در آینده ای آخرالزمانی،تنها تعداد کمی از انسانها باقی مانده اند.هیچکس قادر به صحبت کردن نیست.یک انزواطلب مصمم با پیرمردی دوست می شود.آنها به کمک هم با تبهکاران مبارزه می کنند تا غذا،سرپناه و زندگی خود را به دست آورند...
سارا که رئیس والتر است به او یک نامه اضطراری می دهد و از او میخواهد که سریعا او را به هنری برساند ولی والتر در راه با زنی برخورد میکند و ...
«روپرت پاپکين» (دنيرو) براي رسيدن به آرزويش که تبديل شدن به يک کمدين تلويزيوني است، هر راهي را براي نزديک شدن به بت خويش، «جري لانگ فورد» (لوييس) مي آزمايد. تا اين که سرانجام به کمک يکي ديگر از علاقه مندان برنامه هاي «جري» به نام «ماشا» (برنهارد)، او را مي ربايد...
«فانی» (آلوین) و «الکساندر» (گوو) زندگی خوش و آرامی را با مادر و پدرشان، «اسکار» (ادوال) و «امیلی اکدال» (فرولینگ)، که در کار تیاتر هستند، می گذرانند. با مرگ پدر در اثر سکته ی قلبی و بعدتر ازدواج «امیلی» با یک کشیش خشک و مقرراتی به نام «اسقف ورگروس» (مالمسیو)، بچه ها آزادی و نشاط شان را از دست می دهند.
یک گزارشگر جوان استرالیایی تلاش می کند با کمک یک عکاس مشکلات سیاسی اندونزی را در طول حکومت رئیس جمهور سوکانو هدایت کند...
"رد استوال" خواننده گاوچران که مبتلا به بیماری سل است فرصت آنرا بدست می آورد تا در کنسرت موسیقی کانتری در نشویل شرکت کرده و خود را نشان دهد.در این راه خواهرزاده جوانش او را تا نشویل تنسی همراهی می کند...
یک شاتل فضایی مسافرتی به سبب اشتباه یک کامپیوتر، به طور مستقیم به سمت خورشید حرکت میکند، و باز هم «تد استرایکر» است که باید شاتل را از این فاجعه نجات دهد...
ترتيب آزادي 48 ساعته ي خلافکار سياه پوست، «رجي هامند» (مورفي) داده مي شود تا براي دستگيري دو تن از اعضاي فراري گروهش به کارآگاه پليس، «جک کيتس» (نولتي) کمک کند...
