ناگی سیشیرو، یک فوتبالیست جوان و بااستعداد، به پروژه بلو لاک دعوت میشود. در این پروژه، او با رقابت شدیدی از سوی بهترین مهاجمان کشور روبهرو میشود و برای رسیدن به هدف خود، یعنی تبدیل شدن به بهترین بازیکن، تلاش میکند.
دختری جوان که آرزوی آشپزی دارد، برای رسیدن به این هدف به شهر میرود. در آنجا بهطور تصادفی کتاب آشپزی یک آشپز معروف قدیمی را پیدا میکند و زندگیاش مسیر جدیدی پیدا میکند.
اما، دختر لانا، از لندن بازمیگردد و خبر میدهد که ماه آینده ازدواج میکند. اوضاع زمانی پیچیدهتر میشود که لانا متوجه میشود مردی که قلب اما را ربوده، پسر همان مردی است که سالها پیش قلب او را شکسته بود.
یک سرباز کهنهکار که در جنگ آسیب دیده و افلیج شده، به خانه بازگشته و با مصائب شکنجه آسای توانبخشی روبرو میشود. زمانی که از زبان پزشکان میشنود که دیگر قادر به راه رفتن نخواهد بود، به یکباره قدرت و شجاعت سرباز تبدیل به یأس و ناامیدی می شود...
در سال هاي 1987 و 1988، به مدت 21 ماه، بيست تن از اعضاي خانواده ي مافيايي «لوکزه» اهل نيوجرزي به جرم 76 فقره خلاف محاکمه شدند. متهم اصلي در اين محاکمه ي طولاني، «جاکومو دي نورشيو» (ديزل) بود که دفاع از خودش را به عهده گرفت...