ایگور و پینا دو عاشقی هستند که به دلایلی نمیتوانند با هم باشند. آنها در زمستان برای نشان دادن عشقشان به یکدیگر، کاری برای دیگران انجام میدهند. آنها امیدوارند که با این کار، عشقشان را به دیگران نشان دهند و در نهایت بتوانند با هم باشند...
فیلمنامهنویسی پس از برخورد با همسایهاش، به خانه دوران کودکیاش بازگردانده میشود، جایی که متوجه میشود والدینش که مدتهاست مردهاند، زندگی میکنند و به همان سن روز مرگشان به نظر میرسند...