جنگ جهانی دوم. گروهی از سربازان آمریکایی به درون خطوط دشمن نفوذ می کنند، تا گنجینه ای که نازی ها انباشته کرده اند را بدزدند.
«بيلي» سفيدپوست (هارلسن) که از تماشاگران بازي بسکتبال پر تب و تابي در زمين بازي هاي ساحلي وينس کاليفرنياست، با بازيکن سياه پوستي به نام «سيدني» (اسنايپس) آشنا مي شود. اين دو از طريق شرط بندي روي مهارت هاي خود در بازي هاي خياباني محله هاي سياه پوست، شروع به پول در آوردن مي کنند و با به رخ کشيدن تعصبات نژادي شان، حتي يکديگر را هم گه گاه در شرط بندي هاي شان تلکه مي کنند.
ایتن لرنز و همسرش گریس هنگام بازگشت به خانه، به همراه دختر و پسر کوچکشان در یک پمپ بنزین توقف می کنند. پسر آن ها که برای بازی به کنار جاده رفته است توسط یک اتومبیل زیر گرفته می شود و ...
«سم» که یک تاجر است، بعد از مرگ پدرش برای شرکت در مراسم تشییع جنازه به شهر مادری اش می رود. او بعد از مدتی اقامت در آنجا می فهمد که خواهری دارد که هیچ موقع از وجودش اطلاع نداشته است...
پیا، عکاسی که با سختی زندگی می‌کند، پیشگویی می‌شنود: عشق واقعی در پنج قرار بعدی‌اش منتظرش است. با نزدیک شدن عروسی خواهرش و دخالت خانواده‌اش در پیدا کردن همسر برایش، شوهر سابقش دوباره ظاهر می‌شود و زندگی عشقی او را به هم می‌ریزد.
داستان پسر بچه‌ای با بیماری استخوان‌زایی ناکامل و اختلال اوتیسم، که با دیدگاه شاداب و بامزه خود از زندگی، اطرافیان‌اش را نیز تغییر می‌دهد.
کارن کامپیوتر قصد دارد دنیا را تصرف کند و پلانکتون با کمک باب اسفنجی و دوستان دخترش جلوی او را می‌گیرد.
دو نفر که از هم جدا شده‌اند مجبورند کریسمس را با هم بگذرانند. دلیل این اتفاق این است که شریک عاطفی جدیدشان، یکی از بستگان نزدیک سابق خود است.
یک پیک موتوری تحویل غذای پاریسی و پناهجو به نام سلیمان دو روز فرصت دارد تا داستان خود را برای یک مصاحبه سرنوشت‌ساز برای تضمین اقامت قانونی آماده کند.
یک پلیس مشکل‌دار که از گروه خود اخراج شده، پس از مرگ مرموز دو همکار سابقش و ناپدید شدن یک نفر دیگر، تحقیقات مستقل و غیرقانونی خود را برای کشف حقیقت آغاز می‌کند و ...
