زمینهای گرفتار در یک دنیای کوچک، با نابودی توسط ضد مانیتور روبرو هستند. زمان از هم میپاشد و قهرمانان گذشته را برای کمک به لیگ عدالت در برابر شر مطلق، گرد هم میآورد. فداکاری آنها ممکن است منجر به پیروزی شود.
سلین در 22 سالگی چندین شوک دریافت می کند: پدرش می میرد و او متوجه می شود که او به فرزندخواندگی گرفته شده است. او ارث خود را رد می کند، بنابراین نامزدش او را ترک می کند...
در حالی که مونت اشكرفت، یک عکاس سرشناس مجلات، برای عکاسی به صحرا سفر می کرد، در یک رستوران دورافتاده با داکوتا تامپسون، یک پیشخدمت محلی، آشنا می شود که الهام بخش او می شود. ارتباط آنها فوری و عمیق است، به جز یک راز بزرگ.
سال ها پس از شیوع یک طاعون که اکثر بشریت را تبدیل به هیولاهای وحشی کرده، یک فرد سرکش و خشن قبول میکند تا یک گروه از بازماندگان را صحیح و سالم به یک پناهگاه ببرد...