پس از از دست دادن زن رویاهایش، مرلین به لاس وگاس میرود تا به عنوان یک جادوگر کار کند، اما به عنوان رهبر یک گروه دوباره زنده شده از رقاص های آفریقایی آمریکایی مشهور به نام پاکتهای شکلاتی استخدام میشود...
ماساجیرو میازاوا، صاحب یک گروفروشی است که قرار است پسرش کنجی آن را به ارث ببرد، اما او از این کار امتناع می کند. توشی، دختر ماساجیرو، دختری باهوش و عاقل است و به پدر و برادرش نصیحت می کند. روزی توشی بیمار می شود...